همه ی احساسم مال تو.
میشه فقط یه کم بیشتر بمونی؟ بذار خودمو پیدا کنم.
بعد برو . هر جا که میخوای ..........
امروز نشستم و دفتر آرزوهامو به روز کردم. خیلی عقب افتادم از زمان بندی هام.
خیلی از برنامه هام اصلا انجام نشد
دوباره از اول نوشتم آرزوهامو. یه برنامه ریزی 15 ساله.
نمیدونم تا چه حد میتونم عملیشون کنم.
بقیه روز رو همش تو اینترنت چرخیدم. ورزش هم کردم.
حس خوبی دارم امشب.
فردا تولدمه.
کسایی هستن که دوسم دارن.
خدایا شکرت
من یه زنم.
می فهمی؟
مثل تو احساس دارم
مثل تو درک میکنم
مثل تو شهوت دارم
مثل تو نیاز دارم
من یه آدمم
با همه ی نیاز ها ، توانایی ها ، خصوصیت ها و ضعف های انسانی
چرا باید انتخاب بشم؟
چرا باید احساساتم رو در درون خودم بکشم تا زمانی که تو من رو بخوای
چرا اگه باهات در مورد احساسم و نیاز های روحی و جسمیم حرف بزنم میشم بی حیا ، نا نجیب، بد.............................................
منم مثل تو آدمم میفهمی؟
چرا خودت هر کاری که بخوای میکنی ولی آخر سر یه دختر باکره رو برای زندگیت انتخاب میکنی؟
.
.
.
.
چرا؟ چرا من به عنوان یه زن طلاق گرفته باید فقط به منظور دوستی های آلوده به س-ک-س دوست داشته بشم؟
چرا من نمیتونم مثل تو که تا حالا با خیلی ها هم آغوش بودی ، حق انتخاب داشته باشم؟
چرا؟
چرا هر کی میفهمه من طلاق گرفتم رفتارش عوض میشه؟
مردا مهربون تر میشن
زن ها فاصله می گیرن
تا میای خلاء کم داشتن همسر و دوست های مونثت رو با یه مرد مهربون !!! پر کنی اونوقت میبینی طرف یه گرگ بوده تو لباس گوسفند
چرا جسم من بیشتر از احساسم ، نگرانی هام و توجهم برات ارزش داره؟
چرا؟؟؟؟
دوباره به هم ریختم از نظر روحی
یه مقداریش به خاطر این اتفاقه
یه مقداریش هم به خاطر این زمان خاص از چرخه ی ماهیانه
دلم آرامش میخواد و شادی
دلم میخواد از ته دل بخندم. دلم میخواد دوباره اون روزای شادی و بی خیالیم تکرار بشه.
خدایا آرومم کن آرومه آروم.
میدونم همه ی اینا واسه شناختن آدما لازمه. واسه موفق شدن لازمه. ولی قبول کن که سخته.
حداقل قدرت تحملش رو بهم بده.
گاهی آدم باورش نمیشه که یکی بتونه اینهمه راحت دروغ بگه
وای که چقدر مردم پست و کثیف شدن
وقتی فکر میکنم با خودم میگم سحر اینا نمیتونه همش دروغ باشه آخه مگه میشه؟ مگه میشه اینهمه نقش بازی کرد ولی وقتی چشامو باز میکنم و امروز رو میبینم میفهمم که میشه. آره.
چرا بازی کردن با یکی اینهمه لذت بخشه برای بعضیا؟
یکی بهم میگفت این آدم مشکل روانی داره
یعنی واقعا دلیلش اینه؟
خسته ام
روحم جسمم خسته و نا آرومه.
خدا تو رو نبخشه که این چند روزمو تیره و تار کردی و باعث شدی باز هم و باز هم به همه آدما شک کنم.
چرا بعضا آدما اینهمه ترسو و ملاحضه کارن؟
مگه ما چند سال میخوایم تو این دنیا زندگی کنیم؟ اصلا ارزششو داره زندگی رو به خودمون و طرف مقابلمون تلخ کنیم؟
امروز بد جوری خورد تو ذوقم.
اصلا ازش انتظار نداشتم.
وای که چقدر شناختن و باور کردن بعضی آدما سخته.