من و زندگیم

هر اونچه که تو دلم و مغزم میگذره

من و زندگیم

هر اونچه که تو دلم و مغزم میگذره

یادداشت 4

وای که چقدر گیج و منگم.

نمیدونم چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

خوابم میاد با وجودی که از عصر تا الان خواب بودم.

کلی از کارام مونده.

حوصله ی هیچی رو ندارم.

خسته ام

............

خسته شدم از این همه دست و پا زدن به خاطر تو

واقعا خستم کردی

یادداشت 3

همه ی احساسم مال تو.

میشه فقط یه کم بیشتر بمونی؟ بذار خودمو پیدا کنم.

بعد برو . هر جا که میخوای ..........

روزانه

امروز نشستم و دفتر آرزوهامو به روز کردم. خیلی عقب افتادم از زمان بندی هام.

خیلی از برنامه هام اصلا انجام نشد

دوباره از اول نوشتم آرزوهامو. یه برنامه ریزی 15 ساله.

نمیدونم تا چه حد میتونم عملیشون کنم.


بقیه روز رو همش تو اینترنت چرخیدم. ورزش هم کردم.

حس خوبی دارم امشب.

فردا تولدمه.

کسایی هستن که دوسم دارن.


خدایا شکرت

چرا؟

من یه زنم.

می فهمی؟

مثل تو احساس دارم

مثل تو درک میکنم

مثل تو شهوت دارم

مثل تو نیاز دارم

من یه آدمم

با همه ی نیاز ها ، توانایی ها ، خصوصیت ها و ضعف های انسانی

چرا باید انتخاب بشم؟

چرا باید احساساتم رو در درون خودم بکشم تا زمانی که تو من رو بخوای

چرا اگه باهات در مورد احساسم و نیاز های روحی و جسمیم حرف بزنم میشم بی حیا ، نا نجیب، بد.............................................

منم مثل تو آدمم میفهمی؟

چرا خودت هر کاری که بخوای میکنی ولی آخر سر یه دختر باکره رو برای زندگیت انتخاب میکنی؟

.

.

.

.

چرا؟ چرا من به عنوان یه زن طلاق گرفته باید فقط به منظور دوستی های آلوده به س-ک-س دوست داشته بشم؟

چرا من نمیتونم مثل تو که تا حالا با خیلی ها هم آغوش بودی ، حق انتخاب داشته باشم؟

چرا؟

چرا هر کی میفهمه من طلاق گرفتم رفتارش عوض میشه؟

مردا مهربون تر میشن

زن ها فاصله می گیرن

تا میای خلاء کم داشتن همسر و دوست های مونثت رو با یه مرد مهربون !!! پر کنی اونوقت میبینی طرف یه گرگ بوده تو لباس گوسفند

چرا جسم من بیشتر از احساسم ، نگرانی هام و توجهم برات ارزش داره؟

چرا؟؟؟؟